گزین گویه های مطهر
هر پگاه نو با یک نگاه نو
ویژۀ نیمۀ شعبان
من مکتب انتظار را دیدم و دانستم:
با جور و جمود و جـــهل باید جنگید
تا پاک شود جهان از این هرسه پلید
یا ریشۀ هر سه را بباید خشـــکاند
یا سرخ به خون خویــش باید غلتید
من در قاب انتظار، سيماي زيباي عشق و اميد را ديدم و فهميدم:
بنيان كاخ هستــــــي انســــان پاكــــزاد
بر عدل و عقل و علم بنا مي توان نهاد
با اين سه«عین»بکن ریشۀ سه«جیم»
جور و جمود و جهل سه عفــریت بدنهاد
من در قاموس انتظار ظهور، صد اقيانوس سرشار نور را ديدم و آگاه شدم كه:
من قطره ام امّا به سر سوداي اقــــيانوس دارم
من واژه ام امّا به دل صد دفــــتر قامــــوس دارم
در عرصۀ انديشه مي رزمم سلاحم كِلك و كاغذ
در ظلمت جور و جمود و جهل يك فــــانوس دارم
من منتظر ظهور و چشم به راه نور را ديدم كه چونان شمع مي سوخت ،
اما هماره و هميشه نور مي افروخت . مشتاقانه به او گفتم:
بسوز امروز اي قُقنوس مظلوم
كه از سوز تو عــدل و داد خيزد
به فـــــردا از دل خاكــــستر تو
هــــزاران خوشـــۀ فرياد خيزد
من منطق انتظار و قانون بهار را ديدم و يقين كردم كه:
حتّي اگر حجم عظيم ظلمت در تمام طول شب از هر حنجرۀ باريك و پنجرۀ تاريك فرياد برآورد:
مرگ بر آفتاب!! ...اما آفتاب طلوع خواهد كرد به گاه خويش و از بارگاه خويش!
سحرگه هر مناره داد مي زد
طلــــوع نور را فـــــرياد مي زد
همين فرياد را شــــمع دل من
همه شب بر سر بيداد مي زد
فرخنده زادروز مُنجي حق باوران و رهبر ستم ستيزان در هر زمین و هر زمان
بر همۀ انسان هاي اميدوار و منتظران بهار مبارك باد!
شفیعی مطهر