تشکُّر از دزدان!!
🔹کارمندی بعد از دریافت حقوق، سوار اتوبوس شلوغی شد تا به منزل برود. در اتوبوس دزدی جیبش را زد.
🔸هنگامیکه رانندۀ اتوبوس پول بلیت از او خواست دست به جیب برد و چیزی نیافت، پس از خجالت سرخ شد و به لکنت افتاد!
🔹راننده با تمسخر به او گفت: حیا کن، خود را آدم مهم و باشخصیّتی میدانی درحالیکه پول بلیت را ندادی.
🔸به غیرت دزد برخورد و به راننده گفت: کرایۀ استاد را من حساب میکنم!
مرد شریف با لبخند به دزد گفت:
درود بر تو! خداوند امثال شما را در این کشور زیاد کند!
سپس مسافران شروع به ستایش دزد کرده و برایش دعا نمودند و دعایشان مستجاب شد!!
🔹و از آن تاریخ دزدان بیشتر شدند و همچنان ما از آنان تشکر میکنیم و آنان را میستاییم!
🔸و کماکان ما سوار اتوبوس هستیم و دزدان جیبمان را میزنند و ما شکرگزاریم!!